خداجون ما از کارات سر در نمیاریم. یعنی قرارم نیست سر در بیاریم. چون اگه قرار بود سر دربیاریم که ما هم می‌شدیم عین خودت! خدایا تو از اون بالا حتی میدونی مورچه ها کجا نبرن و چیکار میکنن، میدونی باد برگ کدوم درختو میندازه زمین. همه چیو میدونی. خودت حواست بهمون باشه. تو از عالم غیب و نهان خبر داری. تو دلم گفتم"اگه قرار بود خدا یه انگشتو از یه نفر برحسب اتفاق بگیره، اصلا چرا از اول بهش داده بود؟"بعد با خودم گفتم اینکه ناشکریه. میدونی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ســـــــــ ــــــ ـــــــــویــــــــــ ــــــ ــــــن تا رمان Taroman.iR | رمان عاشقانه،سایت رمان،دانلود رمان pc763 بانک مقالات و اخبار مهم بهترین سایت اگزیت عرقیات 123963 دانلود آهنگ بهنام بانی